فقر پدیدهیی اجتماعی است که از سدههای گذشته تا کنون توجه بسیاری از جامعهشناسان و پژوهشگران را به خود جلب کرده و ریشه در عواملی چون گرسنهگی، بیماری، حوادث طبیعی و جنگهای داخلی و خارجی دارد. این عاملها سبب دست نیافتن افراد به بسیاری از نیازهای اولیه، حقوق ابتدایی و باعث افزایش فاصله طبقانی میان افراد یک جامعه میشود.
کشورهای جهان سوم، که افغانستان نیز از آن جمله است بیشتر از این پدیده متاثر شده است. بحرانهای طبیعی از قبیل زلزله و سیلابهای اخیر نگرانی در این مورد را بیشتر از پیش افزایش میدهد.
تداوم این مقوله سبب به وجود آمدن مشکلهای فراوانی در جامعه خواهد شد و برای برطرف کردن آن باید به شناخت ریشههای پیدایش فقر و دلیلهای گوناگون آن پرداخت. نخستین گام در این مسیر؛ افزایش آگاهی مردم از شرایط موجود است. این امر میتواند از مسیر رسانهها انجام شود؛ زیرا رسالت آنها ایجاب چنین امری را دارد.
بلند رفتن سطح آگاهی و نگاه کارشناسانه نسبت به فقر میتواند یاری لازم را در جهت کاهش این امر نماید. ارایه آگاهی و اطلاعات در مورد فقر از مجرای رسانه و زمینهسازی برای ابراز دیدگاههای متخصصان بخش اقتصاد در حضور مردم، فرصت این را مهیا میسازد تا معلومات عامهی مردم نسبت به علتها و ریشهی فقر افزایش یابد. با افزایش سطح دانش اقتصادی مردم، آنها میتواند در جهت جلوگیری از فقر اقدامهای آگاهانه را روی دست گیرند.
همانطور که رعایت کدهای اخلاقی سرلوحهی کار هر خبر نگار است، در مورد بازتاب فقر نیز رعایت آن الزامی است. از هتک حرمت، تحقیر، داخل شدن در حریم خصوصی و از گزارشهای ضد اخلاقی در این مورد پرهیز شود، زیرا افزون براینکه از جنبهی اخلاقی و حقوقی درست نیست، اعتبار رسانه را در بین مردم خدشهدار میکند.
با وجود اینکه، رسانهها یکی از منابع قدرت است؛ اما توجهی ویژهیی به فقیران، افرادی که در کنارهها رانده شده و از انظار عمومی پنهان مانده، داشته باشند؛ زیرا رسانهها برای مردم فعالیت میکنند و افراد فقیر نیز به عنوان عضوی از جامعه انسانی حق حمایتهای حقوقی را دارند. در بعضی جوامع غولهای قدرت با سوی استفاده از قدرتشان حق آنها را زیر پا میکنند یا حکومتها بودجهی برای بهبود وضع فقیران در نظر نمیگیرند؛ ولی رسانه این حق را دارند تا از نهادهای مربوطه و قدرتمندان بازجویی کنند نه به طور انفرادی؛ بلکه در چشمدید بینندگان. رسانه به حیث زبان مردم، خواستها و درخواستهای افراد فقیر را به نهادهای مسوول برساند.
رسانهها با برنامههای شان توجه بینندگان و نهادهای حمایتی بیناللملی را در دستگیری وهمکاری با افراد فقیر جلب کنند و در روند توزیع عادلانهی کمکها از طریق اطلاعرسانی سهم بگیرند. موثریت این کمکها را برای منابع آن و مردم بازگو کنند، تا از پیامدهای منفی فقر در دراز مدت جلوگیری صورت گیرد.
بنابراین رسانهها باید در زمینهی بازتاب پدیدهی فقر و ارایه راهکار برای جلوگیری از آن تمام تلاش خود را انجام دهند و این امر تنها با شناخت، کاربرد و عملکرد رسانهها در جامعه و نقشی که آنها در جوامع بشری به عهده دارند و طرح برنامههای موثر برای استفاده مطلوب و عقلانی از رسانهها برای انعکاس صدای فقیران در جامعه تحقق مییابد.
مسوولیت رسانهها بازتاب فقر است؛ نه، نهادینه کردن آن. مسلک خبرنگاری و مدیریت رسانهها ایجاب میکند، که خبر نگاران مرکز ثقل کارشانرا واقعیتبینی و حقیقتبینی قرار دهد و رسانهها، این نظاممندی و خبرنگاران این توانمندی را داشته باشند تا رسالتهای شانرا حول این مرکز بچرخانند. وظیفهی رسانهها انعکاس واقعیتهای جامعه بدون هیچ دخل و تصرف در آن میباشد. فقر نیز یکی از واقعیتهای زندگی اجتماعی است، که هر جامعهی به علتهای متفاوت درگیر این موضوع است. موضوعات در مورد فقر از طریق رسانه نباید به گونهی بیان شود، که حکومت یا عوامل درونسازمانی و بیرونسازمانی رسانه تقاضایی آنرا دارد؛ بلکه واقعیتهای که به طور عینی در جامعه مشاهده میشود انعکاس داده شود.
نویسنده: عزیرالله فرهمند