محمد جهانگیر
ویکتور ماری هوگو، یکی از برجستهترین نویسندهگان و شاعران فرانسوی قرن نوزدهم است که تأثیری بیبدیل بر ادبیات و فرهنگ جهان داشته است. او در ۲۶ فبروری ۱۸۰۲ در “بزانسونِ” فرانسه، به دنیا آمد و در ۲۲ مِی ۱۸۸۵ در “پاریس” درگذشت. هوگو، به عنوان نمایندهی اصلی جنبش رمانتیسم، نه تنها به خلق آثار ادبی فاخر پرداخت، بلکه نقشی مهم در تحولات اجتماعی و سیاسی زمان خود ایفا کرد.
ویکتور ماری هوگو در خانوادهیی با پسزمینه نظامی متولد شد. پدرش، “ژوزف لیوپولد سیژیسبو هوگو”، یک جنرال در ارتش ناپلئون بود، و مادرش، “سوفی فرانسواز تِریبوشه”، زنی مذهبی و محافظهکار بود. هوگو از همان سنین کودکی نشان داد که به هنر و ادبیات علاقهمند است. در جوانی به پاریس نقل مکان کرد و در آنجا به تحصیل و نوشتن پرداخت.
هوگو در سال ۱۸۲۲ با “آدل فوشه”، دوست دوران کودکیاش ازدواج کرد و ثمره ازدواجش پنج فرزند بود. زندگیِ او در این دوره، با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بود. مرگِ چند تن از فرزندانش و دوران تبعید از جمله تجربیات تلخی بودند که بر زندگی و آثار او تأثیر عمیقی گذاشتند.
ویکتور هوگو، فعالیتهای ادبی خود را از جوانی آغاز کرد و اولین مجموعه شعرش “اودها و بالادها” را در سال ۱۸۲۶ منتشر کرد. این مجموعه او را به سرعت به عنوان یکی از شاعران برجسته فرانسه معرفی کد. هوگو در طول زندگیاش آثار متنوعی شامل شعر، رمان و نمایشنامه نوشت.
او در سال ۱۸۳۱ رمان “گوژپشت نوتردام” را منتشر کرد که سبب معرفی شدن وی به یک رماننویس بزرگ شود. این کتاب به همراه “بینوایان”، که در سال ۱۸۶۲ منتشر شد، از معروفترین و تاثیرگذارترین آثار اوست. هوگو همچنین نمایشنامههای متعددی نوشته است که در آنها به مسایل اجتماعی و انسانی پرداخته است.
هوگو یکی از مفتکران پیشرو در حوزههای اجتماعی و سیاسی بود. او به عدالت اجتماعی، حقوق بشر و آزادی عقیده، باور داشت. هوگو معتقد بود که هنر باید به بهبود شرایط انسانی کمک کند و از این رو، بسیاری از آثارش دارای پیامهای اخلاقی و اجتماعی قوی هستند.
در اندیشه هوگو، انسان و کرامت انسانی، جایگاه ویژهیی دارند. او به قدرت اراده انسانی باور داشت و معتقد بود که افراد میتوانند بر مشکلات و نابرابریها غلبه کنند. این دیدگاه در بسیاری از آثارش مشهود است، به ویژه در شخصیتهای قهرمانی که با وجود شرایط سخت، برای بهبود زندگی خود و دیگران تلاش میکنند. مانند “ژان والژان” در “بینوایان”.
هوگو همچنین به عنوان یک رمانتیک، بر احساسات و عواطف انسانی تاکید میکرد. او معتقد بود که ادبیات باید انعکاسی از تجربههای انسانی باشد و بتواند به تغییرات اجتماعی و فردی منجر شود.
این نویسنده فرانسوی، در حوزه سیاسی و اجتماعی، از طرفداران جمهوریت بود و در دورهیی، بهخاطر مخالفت با حکومت ناپلئون سوم، به تبعید رفت. او از تبعیدگاههای خود در جزایر مانش و بروکسل به عنوان فرصتی برای نوشتن و انتشار آثارش استفاده کرد. این دوره تبعید، فرصت مناسبی برای او فراهم کرد تا آثار مهمی چون “بینوایان” و “کارگران دریا” را بنویسد.
هوگو در آثارش به موضوعات اجتماعی مانند فقر، بیخانمانی، نابرابریهای اقتصادی و عدالت قضایی نیز پرداخته است. او به شدت از نابرابریهای اجتماعی زمانش انتقاد میکرد و خواستار اصلاحات اجتماعی و سیاسی بود. شخصیتهای داستانهایش، بهخوبی بیانگر این مفهوم است. دیدگاههای او درباره حقوق بشر و عدالت اجتماعی تأثیر زیادی بر جنبشهای اجتماعی و سیاسی زمانش و پسا وی داشت.
کتابها
ویکتور هوگو آثار بسیاری نوشته است که هر یک دارای ارزشهای ادبی و هنری بالایی هستند. از میان آنها، چندین رمانی که معروف و تاثیرگذار هستند، اینها اند:
– بینوایان (Les Misérables)
این رمان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین آثار هوگو است که در سال ۱۸۶۲ منتشر شد. داستان ژان والژان، یک زندانی سابق که تلاش میکند زندگی جدیدی را را آغاز کند، در محور این رمان است. “بینوایان” به موضوعات اجتماعی مانند فقر، نابرابری و عدالت پرداخته و یکی از مهمترین آثار فراموش ناشدنی ادبیات جهان است.
قدیمیترین ترجمهی موجود از بینوایان، از “حسینقلی مستعان” است. او در سال ۱۳۰۹، این کتاب را بهصورت مستقیم از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرد. محسن سلیمانی، ناهید ملکوتی و محمدرضا پارسایار، دیگر کسانی هستند که این کتاب را به فارسی برگردانیدهاند.
– گوژپشت نوتردام (Notre-Dame de Paris)
این رمان که در سال ۱۸۳۱ منتشر شد، داستان کازیمودو، گوژپشت، زنگزن کلیسای نوتردام و عشق نافرجام او به “اسمرالدا”، دختر کولی را روایت میکند. این کتاب همچنین تصویری زنده از زندگی در قرون وسطی پاریس ارایه میدهد و به مسایل اجتماعی و انسانی پرداخته است. این کتاب، اولینبار توسط “جواد محیی” در سال ۱۳۳۱ به فارسی ترجمه شد. بعدها، اسفندیار کاویان و محمدرضا پارسایار از نویسندهگان ایرانی گوژپشت نوتردام را به فارسی ترجمه کردند.
– مردی که میخندد (L’Homme qui rit)
منتشر شده در سال ۱۸۶۹؛ این رمان داستان پسری است که صورتش به طرز وحشیانهیی تغییر شکل یافته و مجبور است در بازیهای سرگرمی کار کند. این کتاب به مسایل اجتماعی و تفاوتهای طبقاتی پرداخته و به قدرت اراده انسانی تاکید میکند. جواد محیی نیز این کتاب را به فارسی، ترجمه کرده است.
– کارگران دریا (Les Travailleurs de la Mer)
این رمان در سال ۱۸۶۶ منتشر شد و داستان مبارزهی انسان با طبیعت و تلاش برای بقا در جزایر کانال مانش را روایت میکند. این کتاب به موضوعات قهرمانی و ارادهی انسانی پرداخته و نشاندهنده عشق هوگو به طبیعت و دریا است. کارگران دریا را اردشیر نیکپور، به فارسی برگردانیدهاست.
در پایان، میتوان گفت، ویکتور هوگو نه تنها به عنوان یک نویسنده بزرگ، بلکه به عنوان یک فعال اجتماعی و سیاسی نیز شناخته میشود. آثار او تا امروز نیز مورد مطالعه قرار میگیرند و تاثیر عمیقی بر ادبیات و هنرهای نمایشی داشتهاند. هوگو با تأکید بر مسایل انسانی و اجتماعی، توانسته است نقشی بیبدیل در تاریخ ادبیات ایفا کند و به عنوان یک نماد برای عدالت و آزادی باقی بماند.
هوگو از طریق آثارش، به بازتاب واقعیتهای تلخ زمان خودش پرداخت و تلاش کرد تا از طریق هنر، جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند. او با خلق شخصیتهای به یادماندنی و داستانهای پر از احساس، به نسلهای آینده نشان داد که ادبیات میتواند نیرویی برای تغییر و تحول اجتماعی باشد. هوگو به ما یاداآوری میکند که مبارزه برای عدالت و کرامت انسانی هیچگاه نباید متوقف شد و هنر میتواند یکی از ابرزارهای قدرتمند در این مسیر باشد.