Site icon aashtimedia.com

پاکستان در دوراهی جنگ و مذاکره با تی‌تی‌پی

تحریک طالبان پاکستانی (تی‌تی‌پی) به‌مثابه یک چالش جدی پیش پای دولت پاکستان هنوز موجود است و به نظر نمی‌رسد به این زودی‌ها برداشته شود. یک عامل موثر در بقای تی‌تی‌پی این است که پایگاه و پناه‌گاه در افغانستان دارد و از سوی طالبان خوب حمایت می‌شود. به‌تازه‌گی محمدنبی عمری، معاون وزیر داخله گروه طالبان، در نشستی در ولایت خوست گفته که دولت پاکستان از جنگ علیه تی‌تی‌پی دست برداشته و با آن وارد گفت‌وگو شود؛ چیزی که طالبان افغان بایستی با جریان‌های مخالف خود عملی کنند. عمری به‌گونه هشدارآمیز یا هم کنایه‌آمیز خطاب به مقام‌های اسلام‌آباد گفته که اگر ارتش یک‌میلیونی پاکستان دو‌میلیونی هم شود، نمی‌تواند در جنگ علیه تی‌تی‌پی پیروز شود. البته فراخوان این مقام طالبان مقبول نظر مقام‌های اسلام‌آباد واقع نشده است. ممتاز زهرا بلوچ، سخنگوی وزارت خارجه پاکستان، در صحبت با رسانه‌ها ضرورت گفت‌وگو با تی‌تی‌پی را انکار کرده و خواستار سرکوب این گروه شده است: «ما هیچ برنامه‌ای برای مذاکره با تی‌تی‌پی نداریم و از طالبان انتظار داریم تا جلو جنایات و حملات دهشت‌افگنانه گروه‌های هراس‌افگن و رهبران آن‌ها را بگیرند.»

واقع این است که اسلام‌آباد از گفت‌وگو با طالبان پاکستانی هراس دارد؛ چون مبادا به آن به‌مثابه نیروی رقیب مشروعیت قایل شده باشد. پاکستان بر تبعات گفت‌وگو با یک گروه تروریستی خوب واقف است و از این ‌رو با تی‌تی‌پی به‌ساده‌گی دور میز مذاکره نخواهد نشست. تصویر برگشت غافل‌گیرانه طالبان افغان به قدرت از طریق گفت‌وگوهای پنهان، پیش چشمان جهان به‌ویژه کشورهای همسایه و منطقه هنوز خودنمایی می‌کند. از گذشته‌های نزدیک به این‌ سو، در منطقه به استثنای حکومت پیشین افغانستان هیچ کشوری حاضر به گفت‌وگو با یک گروه تروریستی نشده است. پاکستان، ایران، چین، تاجیکستان، اوزبیکستان و… هر کدام با یک گروه تروریستی طرف است که منافعش را تهدید می‌کند، ولی به جای میدان ‌دادن، به سرکوب‌ آن گروه‌ها اندیشیده‌اند. در حالی که آن گروه‌های تروریستی زاده خاک آن کشورهایند. لذا، پاکستان با ابهت نظامی و استخباراتی که در منطقه دارد، شاید رضایت به مذاکره با تی‌تی‌پی ندهد، ورنه نتیجه به زیانش خواهد بود

این‌که طالبان افغان طرفین درگیر در پاکستان را توصیه به گفت‌وگو می‌کنند، به این دلیل است که مزه آن را خوب چشیده‌اند. طالبان که در اوایل گمان می‌شد خیلی تضعیف شده‌اند، با چراغ سبز قدرت‌های بزرگ و کوچک جهان و منطقه از نو آهسته و پیوسته پا به میدان گذاشتند. شیرمحمد عباس استانکزی، معین سیاسی وزارت خارجه طالبان، مدعی شد که امریکا با این گروه از سال ۲۰۰۷ به این‌ سو گفت‌وگوهای پنهانی داشته است؛ ادعایی که خیلی جالب می‌نماید. در پی آن، قطر در سال ۲۰۱۳ به اشاره ایالات متحده برای‌شان آدرس سیاسی در شهر دوحه ساخت تا روند گفت‌وگوهای صلح کلید بخورد. بقیه کشورها نیز برای کسب رضایت طالبان به رقابت افتادند، حتا به بهای نارضایتی حکومت پیشین افغانستان. بعدتر کار به جایی رسید که امریکا در غیبت حکومت تحت حمایت خود در افغانستان با طالبان گفت‌وگوهای دوجانبه را به‌گونه روشن کلید زد؛ گفت‌وگوهایی که نتیجه نامنتظره و ویرانگر در پی داشت: برگشت طالبان و فروپاشی دستاوردهای بیست‌ساله

شاید دولت‌های حامی طالبان می‌فهمیدند که پیروزی طالبان فقط با جنگ ممکن نیست و در کنار آن، ایجاد آدرس سیاسی به بهانه گفت‌وگو می‌تواند این گروه را شامل در قدرت یا مالک انحصاری آن سازد. البته چهره‌هایی در حکومت‌ پیشین هم بنا بر عرق قومی و تباری به جای جنگ با طالبان، به گفت‌وگوی بدون چشم‌انداز روشن زیاد بها می‌دادند. هر چه بود، نتیجه این شد: تسلط انحصاری یک گروه شورشی بر سرنوشت یک مملکت

حالا طالبان افغان می‌خواهند متحد پاکستانی‌شان نیز این راه امن و بی‌خطر را بپیماید تا سریع‌تر و با هزینه کم‌تر شریک خوان قدرت شود. در این سناریو، دولت پاکستان به جای حکومت پیشین افغانستان، تی‌تی‌پی به جای طالبان افغان و کابل به جای دوحه قرار می‌گیرد؛ چون امارت طالب میزبان خواهد بود. طالبان افغان گمان می‌کنند که اگر طرفین درگیر در پاکستان به گفت‌وگو تن دهند، تی‌تی‌پی نابود نمی‌شود که هیچ، بلکه امتیازاتی نیز به دست می‌آورد. همچنان دست پاکستان از یخن امارت طالب نیز کنده می‌شود. برای نمونه، مقام طالبان در خوست گفته است: «این‌که تی‌تی‌پی و برادران ما علیه حکومت پاکستان می‌جنگند و این جنگ را جهاد فکر می‌کنند، ما مداخله نمی‌کنیم، اما این جنگ برای ما مشکل به وجود می‌آورد.» همچنان طالبان افغان با پادرمیانی میان طرفین درگیر می‌خواهند خود را به‌مثابه یک نیروی صلح‌طلب و خیرخواه معرفی کنند. البته اگر مذاکره‌ای صورت گیرد و میانجی‌گری طالبان افغان کارساز تمام شود، برای وجهه‌شان مفید خواهد بود. نکته دیگر این است که طالبان افغان متحد پاکستانی‌شان را سرکوب‌ناشدنی عنوان می‌کنند و با این گمان دولت پاکستان را ناگزیر از مذاکره با آن فرض می‌کنند. این‌که معاون وزیر داخله طالبان ادعا کرده که ارتش یک‌میلیونی پاکستان دو‌میلیونی هم شود، بر تی‌تی‌پی غالب نمی‌شود، نکته فوق را تایید می‌کند

جنگ با تی‌تی‌پی پر‌چالش است، ولی نه به میزان مشروعیت‌ دادن به این گروه از طریق گفت‌وگو. درست است که اسلام‌آباد با چالش‌هایی به‌ویژه در حوزه اقتصاد گرفتار است، ولی این سبب نمی‌شود تا از جنگ علیه تی‌تی‌پی دست بردارد. نگاه دولت پاکستان به طالبان این کشور واحد است: تضعیف یا نابودی. جنگ با تی‌تی‌پی اگر زیان داشته باشد، سود هم دارد. کسب حمایت ایالات متحده و برخی قدرت‌های منطقه‌ای از جمله عربستان یک نمونه است. به‌تازه‌گی جو بایدن، رییس جمهور امریکا، به شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، با ارسال نامه‌ای وعده حمایت داده و گفته که در مبارزه با چالش‌های جهانی و منطقه‌ای در کنار اسلام‌آباد می‌ایستد. همچنان وزیران خارجه دو طرف در گفت‌وگوی تلفنی‌شان بر مبارزه مشترک علیه تروریسم تاکید کرده‌اند. پاکستان با علم کردن مساله جنگ با تی‌تی‌پی، می‌تواند خود را قربانی خط مقدم مبارزه با تروریسم نیز معرفی کند؛ کاری که کم نکرده است. پاکستانِ متهم به حمایت از تروریسم، سال‌ها از حمایت مالی امریکا زیر نام مبارزه با تروریسم مستفید شده است

بقیه کشورها نیز اسلام‌آباد را به گفت‌وگو با تی‌تی‌‌پی دعوت نکرده‌اند. اگر گاهی هم گفته شده، هدف پایان‌ دادن به منازعه میان پاکستان و طالبان افغان بر سر مساله تی‌تی‌پی بوده، نه این‌که اسلام‌آباد وارد مذاکره با طالبان پاکستانی شود. برای نمونه، اگر ایران یا چین به پاکستان نسخه مذاکره با تی‌تی‌پی را تجویز کند، شاید اسلام‌آباد به تهران و بیجینگ نسخه مذاکره با جیش‌العدل و اویغورها را پیشنهاد دهد؛ چیزی که پذیرفتنی به نظر نمی‌خورد

شاید بهتر این بود که مقام‌های اسلام‌آباد به فراخوان معاون وزیر داخله طالبان مبنی بر مذاکره با تی‌تی‌پی این‌گونه پاسخ می‌دادند: شما با نیروهای مخالف خود وارد گفت‌وگو شوید تا به بحران جاری کشورتان نقطه پایان گذاشته شود

شجاع الدین امینی- روزنامه هشت صبح

Exit mobile version